کد مطلب: ۴۶۷۶۰۴
۱۴ تير ۱۴۰۲ - ۱۴:۳۵

روایت یک شکنجه در «وقتی خوابم تعبیر شد»

در بین سربازان عراقی، یکی از سرباز‌ها که بیشتر از همه مرا زده بود تا مرا دید بغضش ترکید و شروع کرد به گریه. به طرفش رفتم. دست روی شانه اش گذاشتم. اوسرش را روی شانه ام گذاشت و طوری گریه کرد که گریه‌اش دیگران را هم تحت تاثیر قرار داد.

به گزارش مجله خبری نگار، کتاب «وقتی خوابم تعبیر شد» نوشته مریم چگینی در ۲۱۶ صفحه و با شمارگان ۲۰۰ نسخه توسط انتشارات سرو موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس منتشر و راهی بازار نشر شده است.
موضوع این کتاب که در هشت فصل به رشته تحریر درآمده است، روایتی است از زندگی آزاده و جانباز مرحوم شهاب رضایی‌مفرد و رنجی که در هشت سال زمان اسارت و بعد از آزادی از اسارت کشیده است.
در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:
در بین سربازان عراقی، یکی از سرباز‌ها که بیشتر از همه مرا زده بود تا مرا دید بغضش ترکید و شروع کرد به گریه. به طرفش رفتم. دست روی شانه‌اش گذاشتم. او سرش را روی شانه‌ام گذاشت و طوری گریه کرد که گریه‌اش دیگران را هم تحت تاثیر قرار داد.
با همان بغض و هق هق گریه گفت: «من به تو خیلی بد کردم. به قدری در مورد شما‌ها به ما توصیه کرده بودند که حتی حاضر بودیم شما را بکشیم؛ اما به مرور فهمیدیم که درباره شما اشتباه کردیم. اجازه نداشتیم تغییر روش بدهیم؛ چون همه ما تحت نظر بودیم و مدام کنترل می‌شدیم.» با خنده گفتم: «نگران این چیز‌ها نباش و خودت را اذیت نکن! حتی در آن لحظه که مرا با تمام نیرو و قدرت تنبیه می‌کردی، خدا می‌داند که برایت دعا می‌کردم که خداوند تو را هدایت کند. ما مسلمانیم و این روش را از بزرگان‌مان یاد گرفته‌ایم.»
این کتاب با شمارگان ۲۰۰ نسخه و بهای ۱۰۰ هزار تومان منتشر شده است.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر